ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

هدايت به بالاي

متن جلسات استاد :: دوستداران آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی(سیدالعلماء)

دوستداران آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی(سیدالعلماء)

این وبلاگ متعلق به جمعی از دوستداران آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی است که با هدف نشر معارف الهی راه اندازی شده و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست.

دوستداران آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی(سیدالعلماء)

این وبلاگ متعلق به جمعی از دوستداران آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی است که با هدف نشر معارف الهی راه اندازی شده و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست.

دوستداران آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی(سیدالعلماء)

ایشان شاگرد بزرگانی چون شیخ عباس تهرانی، علامه طباطبایی و امام خمینی رحمهم الله بودند.
امام در نامه ای از ایشان به "سیدالعلما" تعبیرکردند.
ایشان در طول عمر پر برکت خود ، تمام وجود خود را ، خالصانه و خاضعانه برای پیشبرد اسلام در طبق اخلاص نهادند و بی دریغ جهت نفوذ معنویت در جامعه و خصوصا در قلوب جوانان تلاش کردند.
آیت الله خسروشاهی در تاریخ دوم بهمن سال 1395 شمسی و مصادف با 22 ربیع الثانی 1438 قمری بعد از اقامه ی فریضه ی صبح به دیار یار شتافت.

به کانال رسمی تلگرام آیت الله خسروشاهی بپیوندید:برای عضو شدن در کانال تلگرام بر روی علامت تلگرام در قسمت سمت چپ صفحه کلیک کنید
هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست

بایگانی

هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست

 
متن آخرین جلسه ی درس اخلاق  پیرامون مسئله بسیار مهم "امامت"



 به یک یک از آقایان به خاطر محبتشان، به خاطر تحمل زحمت در این هوای برفی و مشکلات، باید اظهار شرمساری کنم و واقعاً خجل باشم که نتوانستم خدمتشان برسم. وضع من جوری نیست که در مجالس بتوانم شرکت کنم یا در منزل خودم تشکیل مجالس بدهم. برخی دوستان که با من می آیند و ما را پیش دکترهای متعددی راجع به مغز و اعصاب، ریه، قلب و استخوان، که زحمت می کشند ما را می برند، می آورند، ایشان خوب مطلعند که بنده نمی توانم در مجالس شرکت کنم.
 از این جهت از بعضی آقایان که خواستند ملاقاتی به عنوان عیادت بکنند، عذر می خواهم زیرا که عیادت مریض چند گونه است؛ یک عیادتی است که مریض را می بینند صحبت می کنند، ولی بعضی مریض ها وضع امراضشان اجازه نمی دهد به صحبت کردن، حرف زدن و لباس پوشیدن، از جای خود، بستر خود خارج شدن. اینها همه مورد امر و نهی اطباست. این است که به بنده که سرگیجه دارم اجازه نمی دهند در اتاق خودم پا بشوم و به تنهایی قدمی بزنم. و این بی توفیقی در اثر بدبختی ماست که این آخر عمری از زیارت بزرگان و دوستان محروم باشم.
 ولی خدا می داند که به همه دعا می کنم؛ و از همه اظهار حلیت و ولایت و طلب این چیزها می کنم که مرا ببخشند و از اسم مبارک خدای متعال که بخشنده است و همه گونه لطف و احسان دارد، انشاءالله به آنها احسان و لطف بشود.
 
 ماه شریفی است این ماه ربیع الاول؛ ماه نبوت و امامت می شود به او گفت. پیشوایی در دین با وجودی که هیچ گاه قطع نشده و همیشه بوده، منتهی یا همراه نبوت یا خالی از نبوت بلکه همراه با امامت بوده است.
 امامت فی حد نفسه بسیار امر بزرگی است و به تنهایی اگر در کسی پیدا شد -مانند جناب خضر علیه السلام- مورد نیاز نبوت می شود و نبیّ باید با امامت همراه باشد تا چیزی که می فرماید، انجام آن شک و شبهه نداشته باشد.
  علماء نظرات مختلف دارند، ولی ائمه معصومین (علیهم السلام) هیچ نظر مختلفی ندارند؛ بلاواسطه از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و از وحی دستور می گیرند و اجرا می کنند، مگر در وقتی که مشکلاتی در این راه باشد که آن وقت تقیه می کنند و دستور می دهند که مردم هم تقیه کنند.
 امامت شأنش خیلی عالی است. الآن این ماهِ ربیع الاول زیر نظر حضرت صادق علیه السلام هست. زیر نظر حضرت ولی امر علیه السلام است. باید با توسل به آنها از پیشامدهای سنگین و سخت عبور کرد و از آنها خواست که راه و چاه ما را به ما با وسایلی که خودشان می دانند ارائه کنند و ما بدانیم چه باید بکنیم؛ تا اینکه اگر چند نفر ادعا کردند که ما امام هستیم، روشن بشود که کدام صحیح است و کدام نادرست است.
 نشستن و صحبت کردن در تشخیص امام، صفات امام، بزرگواری امام جزء بهترین عبادات است، خصوصاً در زمان ما که تربیت و پذیرشِ امامت از خانواده، کمتر شروع می شود. معمولاً در دبستانها این مطالب هست؛ در کتب دبیرستانها هست، اما گاهی شده که خود مدرس نیاز به تعلیم داشته که به او گفته شود که امامت یعنی چه. و اشتباه او را به او نشان بدهند. از این جهت ناچاراً باید تربیت دینی اسلامی در منزل شروع بشود و منزل هم خودش کافی باشد در تعلیم و در ایجاد محبت و معرفت نسبت به ولی امر.
  در یکی از جنگها بعضی ها برای کسب افتخار پرچم اسلام را برداشتند و حمله کردند ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شهید شدند و نه کسی را به جهنم فرستادند. فقط تنها شخصی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می دهم که خدا و رسول را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.
 معلوم می شود محبت در دلها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، عشق به امور مذهبی و دینی در دل ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت قلبی برد؛ "فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند." این شرط، شرط مهمی است. شرط امامت یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه محبت به خدا و پیامبر، احکام دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می دارند، فردا من پرچم را به او می دهم. بعضی ها فکر کردند ما خواهیم بود ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت علی (علیه السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به جنگ می رود یا جسدش را از راه شهادت نشان می دهد یا از بین بردن دشمن را. هیچ وقت خسته نمی شود، هیچ وقت از شهادت نمی ترسد؛  فلذا نفاق یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صفها خارج!، حضور ندارد؛ حضور عبادی و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولی امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند.
  خدایا به آبروی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، به آبروی امام صادق (علیه السلام) ما را تابع این افراد، محب این افراد، پیرو این افراد، پیرو امام زمان خود ما قرار بده. سلام ما را به محضرش برسان و از سلام و جواب سلام آن حضرت ما را محروم نفرما.
و صلی الله علی محمد و آل محمد

95.9.11
 
 
 
هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست

 

 
 
 
                                                                                                                                                                                                                              در حال تکمیل